ماستیت بالینی نسبتاً نادر بود.
با توجه به باروری، قابل توجه بود که گاوها عملاً با اولین تلقیح آبستن شده بودند، اما تلاش قابل توجهی باید با گاوهای چندگوساله پس از یک دوره انتظار داوطلبانه 45 روزه انجام شود. علاوه بر این، زایمان های تاخیری در زمان های اخیر مکرر بوده است.
برش گله به طور معمول سه بار در سال انجام می شد و علاوه بر برخی از حیوانات مبتلا به مورتلارو ، نقص خط سفید و دو کف پا به طور مکرر در چند ماه گذشته مشاهده شد.
هفت گاو سال گذشته به دلیل تب شیر نیاز به درمان دامپزشکی داشتند.
در طول دوره یخبندان ، گاوهای خشک باقیمانده غذا را از سایر گاوهای شیری، یونجه قدیمی و سیلوی علف های مسن دریافت کردند.
اصطبل های پایین گاوهای شیرده حاوی آرد کاه و آهک بودند و به لطف نگهداری دو بار در روز در وضعیت بسیار خوبی قرار داشتند.
مزرعه دارای یک واگن مخلوط کن علوفه بود و جیره غذایی متشکل از یک عدل علوفه علف، علوفه، یونجه و ذرت سیلوی تازه هر روز فراهم می کرد.
علاوه بر این، مخلوط چهار دانه (4 تا 5 کیلوگرم برای هر حیوان در روز)، خوراک دام باگاس پروتئین و خوراک معدنی ارائه شد.
غلظت قابل توجه پروتئین، نوسان تولید شیر
با مراجعه به انبار با گزارشی از وضعیت فیزیکی حیوانات و نگاهی دقیق تر به نتایج کنترل شیر در شش ماه گذشته، نشانه ای از مشکل واقعی پیدا شد.
اگرچه غلظت پروتئین گله چشمگیر بود، حداقل به دلیل تلاش های پرورشی، متوسط تولید شیر به طور قابل توجهی بین ماه های متوالی (در نهایت بین 26 تا 32 لیتر در روز) در نوسان بود.
همچنین قابل توجه بود که نسبت گاوها در گله با نسبت چربی به پروتئین کمتر از 1 بسیار متفاوت بود. در یک ماه هیچ یک از گاوها این کار را انجام ندادند، در ماه دیگر 11 گاو از 23 گاو (48٪).